سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد شهدای کربلای ایران

محلی برای فرستادن هدیه ای از ایرانیان به شهدای دفاع مقدس

بزرگ مرد تاریخ

پیوند ها
 
لوگوی دوستان
گنجینه احادیث

 
جستجو گر گوگل


پیشنهادی تاثیرگذار برای آخرین روزهای هفته دفاع مقدس +دانلود کتاب
«پنجاه سال عبادت» یک طرف، این نوشته‌ها یک طرف/ روایتی عجیب از شهیدی که هنوز بیست سالش نشده بود

رجانیوز- گروه فرهنگی: خمینی کبیر جملات کوبنده کم ندارد؛ خیلی از جملات او را وقتی می‌خوانیم از صلابت، صراحت و صداقتی که در آنها موج می‌زند یکه می‌خوریم. این جملات منحصر در یک حوزه خاص مثل مسائل سیاسی هم نیست. حضرت امام(ره) همانطور که لیبرال‌ها را با جملاتی آتشین می‌راند، حساب متحجرین را هم کف دستشان می‌گذارد.

به گزارش رجانیوز، قطعا یکی از تاثیرگذارترین و عجیب‌ترین جملاتی که از امام به یادگار مانده، عبارتی است که او درباره وصیت‌نامه شهدا بیان داشته است: «این وصیتنامه ‏هایى که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.»

واقعاً جمله عجیبی است. شاید اولین کسی هم که به این توصیه عمل کرده باشد رهبر معظم انقلاب باشد. حضرت آیت الله خامنه‌ای در 27 شهریور 1370 چنین می‌فرمایند:

«این وصیت‌نامه‌هایى که امام مى‌فرمودند بخوانید، من به این توصیه‌ى ایشان خیلى عمل کرده‌ام. هرچه از وصیت‌نامه‌هاى همین بچه‌ها به دستم رسیده - یک فتوکپى، یک جزوه - غالباً من اینها را خوانده‌ام؛ چیزهاى عجیبى است. ماها واقعاً از این وصیت‌نامه‌ها درس مى‌گیریم. این‌جا معلوم مى‌شود که درس و علم و علم الهى، بیش از آنچه که به ظواهر و قالبهاى رسمى وابسته باشد، به حکمت معنوى - که ناشى از نورانیت الهى است - وابسته است. آن جوان خطش هم بزور خوانده مى‌شود، اما هر کلمه‌اش براى من و امثال من، یک درس و یک راهگشاست و من خودم خیلى استفاده کرده‌ام.»

 

با این وصف عجیب نیست اگر سالها بعد کتابی با عنوان زیبای «پنجاه سال عبادت» آماده شود و 50 وصیت‌نامه برگزیده را منتشر کند.

این کتاب توسط «گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی» تالیف و توسط نشر امینان روانه کتابفروشی‌ها شده است. غالب کتاب‌های تالیف شده توسط این گروه توانسته‌اند موجی در جریان کتابهای دفع مقدس ایجاد کنند و این کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست. وصیت‌نامه‌های انتخاب شده برای این کتاب اگرچه غالبا از شهدای نه چندان معروف انتخاب شده‌اند اما انسان باور نمی‌کند که نوجوان یا جوانی با آن سنین کم چنین جملاتی را نوشته باشد.

توسل این شهدا به حضرت زهرا (س) بهانه‌ای شده است تا وصیت این بانوی بزرگوار مقدمه‌ای بر این کتاب شود؛ سه وصیت‌نامه از شهدای حزب الله لبنان، ‌ نظیر «سید هادی نصرالله» و 47 وصیت‌نامه شهدای ایران مانند «دکتر مصطفی چمران»، «محمد جهان آرا» و «حجت‌الاسلام مصطفی ردانی‌پور» در ادامه‌ی این کتاب آمده است.

«پنجاه سال عبادت» از زمان انتشار که بیش از یکسال از آن می‌گذرد مورد استقبال قرار گرفته است اما اگر هنوز آن را نخوانده‌اید مطمئن باشید که یک کتاب فوق العاده را از دست داده‌اید. بنابراین مطالعه آن می‌توان یکی از گزینه‌های اولویت‌دار شما در هفته دفاع مقدس باشد؛ شک نکنید.

بریده‌ای از کتاب

برای اینکه بدانید در این کتاب قرار است وصیت‌نامه چه افرادی را بخوانید بد نیست بخشی از مقدمه کتاب بر وصیت‌نامه شهید حسین عالی را با هم بخوانیم. روایتی که یکی از نزدیکترین دوستان این شهید از یکی از همراهی‌هایش با وی تعریف می‌کند، به تنهایی برا شناخت قدر و منزلت این شهید و به تبع وصیت‌نامه وی کافی است. شاید امام هم همین‌ها را می‌دانست که پنجاه سال عبادت را در یک کفه ترازو گذاشت و این وصیت‌نامه‌ها را در کفه‌ای دیگر.

در صفحه 120 کتاب آمده است:

«شهید مرتضی بشارتی یکی از دوستان خاص حسین بود. از فرمانده‌اش حسین عالی کم حرف میزد. اما یکبار با اصرار ما گفت: با حسیین رفتیم شناسایی. در منطقه ای محفوظ سنگر گرفتیم. وقت نمازشد. حسین نمازش را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند. گویی خدا در مقابلش ایستاده و او را مشاهده میکند. بعد ایشان رفت برای نگهبانی.

من هم ایستادم به نماز. در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند. خیلی دوست داشتم مانند اهل یقین بشوم. پس از اتمام نماز دیدم حسین از دور به من نگاه میکند و میخندد!

گفتم: حسین، چی شده!؟

گفت: میخواهی یقینت زیاد شود؟! با تعجب نگاهش کردم. یعنی از کجا فهمیده بود! گفتم: بله اما تو از کجا میدانی؟!

خندید و گفت: گوش خود را روی زمین بگذار! من هم این کار را کردم. بدنم از حالتی که پیش آمده بود می‌لرزید. وصف آن لحظه امکان نپذیر نیست! من شنیدم زمین با من سخن می‌گفت!!

صدایی که شنیدم هنوز به خاطر دارم. «مرتضی نترس! عالم عبث نیست. کار شما بیهوده نیست. من و تو هر دو عبد خدا هستیم. اما در دو لباس و دو شکل متفاوت! سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی و...»

بدنم می‌لرزید. اما زمین مدام برایم حرف می‌زد. حسین لبخندی زد وگفت: «یقینت زیاد شد؟!»

من میدانستم انسان می‌تواند به خدا خیلی نزدیک شود اما نه تا این حد. اگر با گوش خودم نمی‌شنیدم محال بود این کار او را باور کنم. آن روز ما چیزهای زیادی شنیدیم. از حسین چیزهای عجیب‌تری هم دیدیم که قابل بیان نیست.

شبیه این ماجرا برای برادر اعتمادی هم رخ داده بود که بعد از شهادت حسین برایمان تعریف کرد.»

نکته آنکه این شهید بزرگوار هنوز بیست ساله نشده بود که در عملیات کربلای 5 عروج کرد.

در انتها فایل کتاب را برای دانلو قرار می‌دهیم. گفتنی است سایت شهید رسول این فایل را با اجازه ناشر روی سایت خویش قرار داده بود که ما از همان استفاده کرده‌ایم.

دانلود کتاب

منبع: رجانیوز




   نوشته شده در یکشنبه 92/7/7  توسط خادم 







آخرین مطالب


مقام معظم رهبری

درباره ما ...
 
 
کلمات کلیدی
 
 
 
آمار سایت